نه ای اصلاح کنید که آن دسته از فرآیندهایی که مربوط به مشتریان است، تا آنجا که ممکن است سریع باشند. فرمها و جریانهای کاری خود را طوری طراحی\nکنید که اطلاعات موردنیاز مشتریان در کمترین زمان و با حداقل تلاش در اختیار آنها قرار گیرد. مشتریان شما حتی اگر متوجه این موضوع نباشند اما از شما متشکر خواهند شد. بوروکراسی دومین عامل پس از انتظار مساله بوروکراسی یا همان کاغذبازی است. هر جایی که ممکن است، فرآباشد. شما میتوانید بانک پرسش و پاسخ در سیستم Mi\ncrosoft CRM طراحی کنید تا کلیه کارمندان به پاسخهای مناسب برای هر سؤال مشتری دسترسی آنی داشته باشند. آ این کار نه تنها مشتریان قدردان کارهای شما خواهند بود، بلکه به شما کمک میکند تا تصویری فوق العاده مثبت از شرکتتان در ذهن مشتریانتان بسازید.پاسخگوی صوتی اتوماتیک در حالت ایده آل شما به هیچ وجه نباید\nاز سیستم پاسخگوی صوتی اتوماتیک استفاده کنید. با
جاد می کند. انگار که شما در کمین مشتری بالقوه هستید.شما می ت\nوانید از فصل، تعطیلات و یا رویدادهای دیگر برای انتقال حس فوریت به مشتریان بالقوه استفاده کنید. اگر این کار را انجام دهید شما نیاز دارید که بین پیام خود و مشتریان ارتباط برقرار کنید. فروش فوق العاده فصلی یک مثال خوب است. انگیزه ایجاد کنیدکوپن ها، محصول فوق العاده و سایر برنامه های انگیزشی نه تنها باع\nث افزایش پاسخ کمپین (Campaign Response) می شود، بلکه آنها در واقع می توانند مشتریان بالقوه را وادار کنند تا به دنبال پیام شما بگردند.اطلاعات مفید نیز انگیزه ای قوی به شمار می آید. اگر شما به مشتریان بالقوه خود اطلاعاتی را که علاقه مند هستند و می توانند استفاده کنند را ارائه کنید، احتمال بیشتری دارد \nکه مشتری بالقوه پیامشما را بخواند. مزیت دیگر ارائه اطلاعات به مشتریان این است که شرکت شما به عنوان مرجع شناخته می شود که این اعتبار زیادی را برای شرکت شما به ارمغان می آورد. این امر باعث می شود مشتریان بالقوه به شما اعتماد کرده و مشتاق معامله با شما باشند.مطلب مرتبط: طراحی و اجرای کمپین بازاریابیکمت\nر، بیشتر است (Less is More)در برنامه ریزی کمپین خود، یک رویکرد حداقلی برای تماس با مشتریانتان داشته باشید. شما باید به اندازه کافی با آنها تماس داشته باشید تا پیامهایتان را انتقال دهید و نه بیش از این. بمباران یک مشتری بالقوه با پیاکه اعمال تغییر در کارایی موردنظر منجر به ایجاد تغییر در متریکها نخواهد شد. این عامل باعث میشود که مدیران و کسانی که سعی میکنند متریکهایشان را با کارایی خود هم تراز کنند، دچار دلسردی شوند.ساده سازی متریکها امری مهم و حیاتی است زیرا همین متر\nیکها هستند که کارها و فعالیتهای موجود را هدایت میکنند و اگر افرادی که مورد سنجش قرار میگیرند به این درک و فهم نرسند که متریکها چه میباشند و چگونه مورد محاسبه قرار میگیرند، پس نمیتوانند تأثیر خاصی بر روی رفتار خویش بگذارند.بخشی از فرایند ساده سازی این موضوع است که تعریف اصطلاحات واضح و قابل د\nرک باشند. برای مثال، در CRM، بسیاری از شرکتها "مشتریان احتمالی" را از "سرنخها" جدا میکنند. این تعریف تا زمانی قابل قبول است که هر کسی تعریف مشترکی از این اصطلاحات داشته و بتواند یکی را از دیگری تفکیک کند. با این حال در اغلب اوقات اصطلاحات به خوبی تعریف نشده و معمولاً برای کاربران درک اینکه یک شخص\nخاص میبایست سرنخ باشد یا مشتری احتمالی کار سختی خواهد بود.\nسابق بر این برخی از متریکها برای قضاوت در مورد کارایی کلی شرکت در نظر گرفته میشدند بدون اینکه به چگونگی تأثیرگذاری کاربران بر روی آنها اشاره ای داشته باشند. یکی از مثالهای متداول متریک قدیمی میزان رضایتمندی مشتریان غول Bugaboo است.داشتن متریک رضایتمندی مشتری برای قضاوت کلی شرکت میتوایام در هفته اول کمپین است. پس از آن به مدت سه هفته هر\nهفته یک پیام و سپس هر ماه یک پیام برای حفظ تازگی و یادآوری کسب و کار خود در ذهن مشتری بالقوه ارسال می شود.این برنامه زمانبندی حداکثری است که برای بسیاری از مشتریان ممکن است زیادی باشد. این امر مهم است کهپاسخ مشتریان به کمپین خود را بررسی کنید. اگر تعداد زیادی از پیام ها خوانده نشده باشد، این نشانه \nخوبی است که شما بازاریابی بیش از حد می کنید. شما می توانید با سیستم Microsoft CRM خود برنامه زمانبندی مورد نظر خود را طراحی کرده و اجرای آن را به سیستم Microsoft CRM بسپارید. پیامهایتان را متنوع کنیدقانون کلی خوب این است که هیچ گاه پیام مشابهی را به مشتری بالقوه دو بار ارسال نکنید. پیام های جایگزین \nدر یک بازه زمانی داشته باشید. بدین ترتیب مشتری بالقوه پیام های تکراری را نمی بیند.سیستم Microsoft CRM شما گنجینه ای از اطلاعات در مورد مشتریان و مشتری بالقوه هایتان است. از این اطلاعات برای شخصی سازی پیام خود استفاده کنید. نه تنها رابطه ای با مشتری برقرار میکند، بلکه به شما این امکان را می دهد تا پی\nامتان را به گروههای هدف دقیق تری ارسال نمایید.البته مانند هر چیز دیگری، این عمل نیز میتواند بیش از حد انجام شود. از همه اطلاعات در مورد مشتری بالقوه استفاده نکنید. اغلب اشاره به مشتری بالقوه به وسیله نام کافی است. اطلاعات بیش از حد وحشت ایا صرف متریکهای ردگیری میکنند، اما نمیتوانند به هدف موردنظرشان دست یابند. آیا این احتمال وجود دارد که این شرکتها متریکهای صحیح ردگیری را به کار نمیبرند؟ردگیری هر چیزی خوب است. آیا این جمله صحیح است؟ با این روش، شما پاسخ تمام پرسشهایتان را در دست دارید. فقط مساله این است ک\nه موضوع آنقدر ساده و صادقانه نیست. برخی از پاسخها وجود دارند که شما نیازی به آنها ندارید. بعضی از متریکها بر روی کاغذ بسیار جذاب و جالب به نظر میرسند، اما وقتی نوبت به پیاده سازی در عمل میرسد اوضاع متفاوت شده و اعداد دیگر معنای سابقشان را پیدا نمیکنند. به این متریکها، متریک پوچ می گویند و مشک\nلی که در مورد آنها وجود دارد این است که هیچ ارزشی ندارند.موفقترین شرکتها تنها نگاهی گذرا به این متریکها میاندازند. شاید درست باشد که آنها این متریکها را جمع میکنند، اما فراتر از یک علاقه سطحی، برای این اعداد زمانی صرف نمیکنند. بعضی از این متریکها عبارتاند از آمار ترافیک (یا تعداد بازدیدها\nاز یک صفحه وب) یا تعداد دنبال کنندگان یک اپلیکیشن شبکه اجتماعی. متریکهای موفق تکرارپذیر و عمل پذیر هستند. شرکتهای موفق زمانشان را صرف متریکهایی میکنند که دارای دو معیار باشندمتریک هایی که فعالیتهای تکرارپذیر را ردگیری میکنند با سازمانها کمک میکنند تا بدانند کدامیک از تلاشهایشان موفق بوده و\nکدامیک ارزش صرف